هر کس می خواهد این را بفهمد که خودش آدم خوبی است، یا آدم بدی است. با چه چیزی خودمان را بسنجیم؟ معیار سنجش «خودم» چیست؟ در روایت جابر جعفی که از اصحاب امام باقر علیه السلام است، نقل می کند که حضرت فرمود: «اذا اردت ان تعلم ان فیک خیرا»؛ اگر می خواهی بفهمی که تو از نظر درونی آدم خوبی هستی یا نه، «فنظر الی قلبک»؛ به دلت نگاه کن! «نظر» هم که حضرت می فرماید، یعنی «نگاه با دقت» که با رویت فرق می کند. «فانظر الی قلبک»؛ برو به انتهای دلت، نگاه کن که چه چیزی در آنجا هست. «فان کان یحب اهل طاعة الله و یبغض اهل معصیته ففیک خیر»؛ اگر در عمق قلبت دیدی که دوستان خدا و کسانی که اهل طاعت خدا هستند را دوست داری و از کسانی هم که گناه کارند و از فرمان الهی سرپیچی می کنند، خوشت نمی آید، بفهم که درون خوبی داری...
در محضر عالم ربانی حاج آقا مجتبی تهرانی
دشمن اذیت میکند، آزار میکند، اما جز اذیت و آزار کارى از او برنمىآید. کار آنها این است که به شما آزار برسانند،
اما نمیتوانند جلوى شما را سد کنند، نمیتوانند راه شما را ببندند.
مسئلهى مذاکره را آمریکایىها در هر مقطعى تکرار کردهاند. حالا امروز نوبهمیدانآمدهها مجدداً تکرار میکنند که مذاکره کنید و میگویند توپ در زمین ایران است، توپ در زمین شماست، شما هستید که باید پاسخگو باشید.
سیاست خاورمیانهاى آمریکایىها دچار شکست شده و آنها احتیاج دارند به اینکه یک برگ برندهاى را به قول خودهاشان رو کنند؛ این برگ برنده از نظر آنها عبارت است از اینکه: نظام جمهورى اسلامىِ انقلابىِ مردمى را، پاى میز مذاکره بکشانند.
مذاکره به صورت یک تاکتیک، مذاکره براى مذاکره، مذاکره براى فروختن ژست ابرقدرتى بیشتر به دنیا، یک حرکت حیلهگرانه است.
بعداز انقلاب هم در برههاى مسئولین کشور روى خوشبینىهاى خود به آمریکایىها اعتماد کردند، از آن طرف، سیاست دولت آمریکا، ایران را در محور شرارت قرار داد.
راه فشار با راه مذاکره دوتاست؛ امکان ندارد که ملت ایران قبول بکند که زیر چکمهى فشار، زیر تهدید بیاید با طرف تهدید کننده و فشار آورنده مذاکره کند.
امروز اگر کسانى بخواهند سلطهى آمریکا را مجدداً در این کشور بر قرار کنند و از منافع ملى، پیشرفت علمى و حرکت مستقل صرفنظر کنند براى خاطر رضایت آمریکا، ملت گریبان اینها را خواهد گرفت.
اگر اختلاف نظرى هم در مسائل گوناگون در میان ملت وجود داشته باشد، در مقابل دشمن همه ى مسئولین و آحاد ملت با هم همدستند.
قسمتی از سخنان مقام معظم رهبری. 91/11/19
دانلود کلیپ تصویری "ما انتخابات آزاد می خواهیم.مریم رجوی"
پیرامون انتخابات آزاد
دریافت (حجم: 9.03 مگابایت)
بسم الله الرحمن الرحیم
خدمت برادر ارجمند جناب آقای محمود احمدی نژاد
ریاست محترم جمهور
سلام علیکم
جناب آقای دکتر؛ حوادثی که چند روز پیش در مجلس رخ داد بسیار اسف بار بود. زمانه، زمانه ی حساسی است! و زمانه شناسی صحیح در این روزگار از نان شب واجب تر! هجمه های پی در پی اقتصادی، فرهنگی سنگین از ناحیه استکبار و همراهی کشورهای بی هویت با این هجمه ها، و همچنین طمع فتنه گران اقتصادی در داخل و همراهی چهره های همواره معترض در درون نظام با این هجمه ها همه به اندازه ای است که مردم بصیر ایران را کم طاقت کند اما سوال اساسی ما از جناب عالی این است که در این اوضاع، ورود به نزاع های بی حاصل چه فایده ای دارد؟
برای پرهیز از اطاله ی کلام بدون هیچ گونه مقدمه ای به اصل داستان می پردازم.
حتی اگر هم فیلم مورد نظر شما صحت دارد و صحبت های رییس مجلس مبنی بر بی اخلاقی صورت گرفته در تهیه این فیلم کذب است، باز هم آیا واقعا نیازی بود در این برهه این به اصطلاح افشا گری رخ دهد؟! آیا به نظر جنابعالی حضور آقای مرتضوی در پست مورد نظر شما آنقدر اهمیت دارد که چنین هزینه ای برای نظام ایجاد شود؟!
برادر عزیز؛ سوال اساسی ما که از شما شعار قانون گرایی را آموختیم این است، پس تمکین به مرجع نهایی صدور رای یعنی چه؟!
مساله ساده است. جنابعالی تشخیص داده اید شخصی در پستی قرار گیرد و نظرتان را اعمال کرده اید. به شخص مبارک مورد نظر شما اتهامی وارد شده و شما بر ماندن این شخص بر مسندش اصرار می ورزید. قضیه به دیوان عدالت اداری کشیده می شود. دیوان نیز بر اساس شواهد و قرائن حکم صادر می کند. و طبق قائده همه باید از این حکم تبعیت کنند چون مرجع رسیدگی به مساله است. اما متاسفانه در کمال بهت و ناباوری مشاهده می کنیم که جناب عالی حتی این حکم را هم قبول ندارید!!
برادر ارجمند؛ وقتی حتی حکم مرجع اصلی رسیدگی به این مساله را هم قبول ندارید، آیا با همگیر شدن این تفکر در جمهوری اسلامی ایران دیگر سنگ روی سنگ بند می شود؟!
بگذارید در چند خط کوتاه حادثه ی تلخ چند سال پیش را یادآور شوم. روزی شخصی در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کرد. تا قبل از اعلام نتایج انتخابات بسیار از قانون گرایی دم می زد. وقتی نتایج مشخص شد، او تمکین نکرد. برای اعتراض راه مشخصی وجود داشت. اما او راه خودش را انتخاب کرد و در نتیجه ی آن هزینه ی سنگینی به نظام اسلامی تحمیل شد. این هزینه تحمیل شد چون منطقی غلط اجازه جولان دادن پیدا کرده بود. منطقی که حق را خودش می دانست و هر گونه حکمی خلاف خودش را اشتباه!
جناب آقای رییس جمهور؛ بنده به هیچ وجه قصد مقایسه جناب عالی را با فتنه گران ندارم، اما هیچ دقت کرده اید که منطقِ هم اکنون شما در قبال این مساله همان منطقِ حق دانستنِ خود و نپذیرفتن رای مراجع ذی صلاح است؟!
و نکته آخر؛ صرف نظر از صحت و یا عدم صحت فیلم پخش شده در صحن علنی مجلس، آیا واقعا لازم بود برای مشخص کردن به اصطلاح منشا این استیضاح این تشنج به مجلس سرازیر شود؟! این مساله در این برهه از زمان این قدر اهمیت داشت؟!
چند وقت پیش کاریکاتوری از جناب عالی دیدم که شاید بتوان آن را شرح حال امروز شما دانست! شما در پایین کاریکاتور بودید و در حالی که صداهای مختلفی از این طرف و آن طرف مسایل و مشکلات اصلی کشور را به شما گوشزد می کرد، شما درخواست بازدید از زندان اوین را مطرح می کردید!!
از تشریح رفتار زشت و زننده نمایندگان و رییس مجلس می گذرم که از آنان بیش از این انتظاری نیست...
و من الله توفیق
این یادداشت در سایت های زیر به نمایش در آمده است
دانلود کلیپ تصویری "گردن کلفت ها"
پیرامون انتخابات آزاد
دریافت (حجم: 3.43 مگابایت)
به گفته بالاترین دو مجری مرد شبکه من و تو، یعنی "تیام بصیر" و "امید خلیلی" با هم ازدواج کردند
بسم الله الرحمن الرحیم
این وبلاگ در اسفند سال 88 راه اندازی شد.
در ابتدا این وبلاگ در سرویس بلاگ اسکای ایجاد شد و تا اوایل بهمن سال 91 در همین سرویس ارائه دهنده وبلاگ، نه دی بروز می شد. اما از تاریخ ذکر شده این وبلاگ به سرویس ارائه دهنده وبلاگ "بیان" منتقل شد و از این به بعد در این سرویس دهنده، 9دی بروز خواهد شد.
آدرس قبلی: http://Drash.Blogsky.Com
آدرس فعلی: http://9-Day.Blog.ir
قطعا دعای خیر شما خواهران و برادران عزیز ضامن ادامه ی این راه پر خیر و برکت است...
البته لازم به ذکر است تا مدتی مطالبی که بر روی آدرس http://9-Day.Blog.ir قرار می گیرد به طور موازی بر روی این (http://Drash.Blogsky.Com ) آدرس هم قرار خواهد گرفت.
HiSPANTV شبکه اسپانیولی زبان جمهوری اسلامی ایران
از ماهواره هاتبرد حذف شد
با اتهام مقابله با آزادی بیان، به جنگ با آزادی بیان می روند
و سعی می کنند صدای انقلاب اسلامی ایران را قطع کنند
عجب واژه ای است این
آزادی بیان
یکی از رفقا ایمیلی برام فرستاد که لینک مقابل درش بود. جهان نیوز
چند خاطره کوتاه از شهید بهشتی به نقل از کتاب"صد دقیقه تا بهشت" به قلم مجید تولایی
همان نان و پنیر برایمان کافی است
مرد انگلیسی گفت "شما
خیلی غیر واقع بینانه با مسائل برخورد میکنید. این طور جلو بروید تحریم میشوید".
بهشتی گفت "انقلاب ما انقلاب آرمانها است نه تسلیم به واقعیتها. همان نان و پنیر
برایمان کافی است" .
اسلام با صداقت رشد میکند، نه با دروغ
«الآن بهترین موقعیت است، برای کمک به پیروزی انقلاب، آمار شهدای
15 خرداد را بالاتر بگوییم، خیلی بالا، این ننگ به رژیم میچسبد». بهشتی بدون تعلل
گفته بود «با دروغ میخواهید از اسلام دفاع کنید؟ اسلام با صداقت رشد میکند، نه با
دروغ».
هر یک ثانیه که در زندان باشد گناهش گردن جمهوری اسلامی
است
بنی صدر که فرار کرد، زنش را دستگیر کردند. زنگ زد که زن بنی
صدر تخلفی نکرده باید زود آزادش کنید. آزادش نکردند. گفت با اختیارات خودم آزادش
میکنم. میگفت «هر یک ثانیه که در زندان باشد گناهش گردن جمهوری اسلامی است».
خداکارش را خوب بلد است
بهش میگفتند
انحصارطلب، دیکتاتور، مرفه، پولدار. دوستانش دوستانه گفته بودند چرا جواب نمیدهی؟
تا کی سکوت؟ میگفت مگر نشنیدهاید قرآن میگوید «ان الله یدافع عن الذین امنوا».
یعنی وظیفه من این است که ایمان بیاورم، کار خدا این است که از من دفاع کند. دعا کن
من وظیفه خودم را خوب انجام بدهم. خدا کارش را خوب بلد است.
ما
سپربلای اوییم، نه او سپر ما
جلوی دادگستری شعار میدادند «مرگ
بر بهشتی». بهشتی هم میشنید. یکی ازش پرسید «چرا امام ساکت است؟ کاش جواب این
توهینها را میداد». بهشتی گفت «قرار نیست در مشکلات از امام هزینه کنیم، ما سپر
بلای اوییم، نه او سپر ما».
جمعه متعلق به خانواده است
همه جمع شده بودند برای جلسه. باهنر رو فرستاده بودند که بهشتی
رو بیاره. اومده بود که آماده شید بریم؛ همه منتظر شمایند. بهشتی عذر خواسته بود.
گفته بود جمعه متعلق به خانواده است، قرار است برویم گردش. اخم باهنر رو که دید
گفت: بچهها منتظرند، سلام برسونید،بگید فردا در خدمتم.
رضاخان
ازدواج کرده، این شعار حرام است
گفتند حالا که «مرگ بر شاه»
همهگیر شده؛ شعار جدید بدیم. «شاه زنازاده است، خمینی آزاده است». آشفته شده بود.
گفت: رضاخان ازدواج کرده، این شعار حرام است. از پلکان حرام که نمیشود به بام
سعادت حلال رسید.
رجوی به درد نخست وزیری می خوره!
به جمع رو کرد و گفت: قدرت اجرایی و مدیریتی رجوی به درد نخست
وزیری می خوره. حیف که التقاطو نفاق داره. اگر نداشت مناسب بود. تو بدترین حالت هم
انگشت می گذاشت روی نکات مثبت.
این نشانه تکبر است...
به قاضی دادگاه نامه زده بود که: «شنیدم وقتی به مأموریت میروی
ساک خود را به همراهت میدهی. این نشانه تکبر است که حاضری دیگران را خفیف کنی».
آقای بهشتی شما عبای من هستید
از دیدار امام
برمیگشت. رفته بود توی فکر. امام خواب دیده بود عبایش سوخته، به بهشتی گفته بود،
مواظب خودتان باشید. میگفت از امام پرسیدم چرا؟ جواب داده بود: «آقای بهشتی شما
عبای من هستید».