صوت خطبه های نماز جمعه

خطبه اول نماز جمعه




خطبه دوم نماز جمعه (عربی)



اوضاع، اوضاع غریبی است...

برای تهدید نظامی ایران مدام می گویند همه ی راه حل ها روی میز است[خنده نمازگزاران]... این تهدیدها به ضرر آمریکاست، خود جنگ 10 برابر به ضرر آمریکاست[فریاد تکبیر نمازگزاران] ....

اوضاع، اوضاع غریبی است. آمریکا دچار ضعف شده است. در سیاست خاورمیانه ایش شکست خورده، در فلسطین شکست خورده، در عراق شکست خورده...

قسمتی از خطبه ی امروز (1390/11/14) نمازجمعه تهران به امامت مقام معظم رهبری


ما اگر در بحرین دخالت می کردیم اوضاع جور دیگری می شد...

حکام بحرین ادعا کرده اند ایران در بحرین دخالت کرده، نه این به واقع غلط است، ما دخالت نکرده ایم، ما هرکجا دخالت کنیم می گوییم... نمونه اش دخالت ما در جنگ 33 روزه و 22 روزه. [فریاد تکبیر نمازگزاران] بعد از این هم هر ملتی با رژیم صهیونیستی مقابله کند ما پشت سر آنیم و هیچ عبایی نداریم. [فریاد تکبیر نمازگزاران] ما اگر در بحرین دخالت می کردیم اوضاع جور دیگری می شد. [تکبیر بلند نمازگزاران]. قسمتی از خطبه ی امروز (1390/11/14) نمازجمعه تهران به امامت مقام معظم رهبری





برای مشاهده متن کامل خطبه ها روی ادامه مطلب کلیک کنید

ادامه مطلب ...

اکران جدایی نادر از سیمین در کشور جعلی اسرائیل

گرچه فرهادی در اکران فیلم خود در سرزمین‌های اشغالی نقشی ندارد اما سوال اینجاست که چه مفاهیمی در آخرین ساخته فرهادی، از ایران و مردم آن به نمایش گذاشته شده که حتی از سوی رژیم صهیونیستی نیز مناسب پخش برای ساکنان سرزمین‌های اشغالی ارزیابی شده است.


امروز 12 بهمن است


تحریم نفتی ایران



اخبار، تحلیل ها، یادداشت ها و اظهار نظر ها پیرامون

تحریم نفتی ایران

در این وبلاگ

http://tahrimenaft.blogsky.com


به حول و قوه الهی

قضاوت با شما




این شیرماده پس از شکار آهو متوجه می شودکه شکارش بارداربوده، او سراسیمه میشود، نخست تلاش میکند تا بچه را نجات دهد، و از دریدن شکارش دست برمیدارد. اما وقتی نمیتواند بچه را نجات دهد بروی زمین در کنار شکارش دراز میکشد، عکاس بعدا پی میبرد که شیر سکته کرده است.



در کنار این عکس تصویری از یک صهیونیست با تی شرتی که رویش نوشته یک تیر و دو کشته با تصویری از یک زن باردار محجبه.

فکر کنم اگر بزرگترین گروه های حقوق بشری در دنیا، به جای اینکه در دست صهیونیستها باشد، در دست شیرهای درنده بود دنیا خیلی بهتر می شد!

تحریم نفتی ایران

چند روز پیش شاهد بودیم اتحادیه ی اروپا تحریم های سخت وشکننده ای را در مقابل جمهوری اسلامی ایران قرار داد. تحریم هایی که هر کدام به تنهایی شاید توان شکستن ارده ی یک ملت را داشته باشد.

اما نکته ای که در این میان حائز اهمیت می باشد، توان اجرایی اتحادیه ی اروپا در عملیاتی کردن تحریم های طرح شده می باشد. تحریم هایی که بزرگترین مورد آن نفت است که مدتها خوراک تبلیغاتی علیه جمهوری اسلامی ایران شده است.

اتحادیه اروچا چندی است به شدت درگیر بحران اقتصادی صادر شده از سوی ایالات متحده می باشد. و در حقیقت کشورهای ناحیه ی یورو، یکی یکی در حال نزدیک شدن به پرتگاه ورشکستگی هستند. ورشکستگی یک کشور، به زبان ساده یعنی زمانی که دخل یک کشور از خرجش کمتر شود و دولت قادر به پاسخگویی هزینه های جاری کشور نباشد.

همین چند روز پیش بود که پرچم اتحادیه اروپا که البته ترکیه برای پیوستن به آن له له می زند در اروپا به آتش کشیده شد.

قریب به اتفاق کشورهای اروپایی یا در حال تحمل دوره های ریاضت اقتصادی هستند و یا در حال برنامه ریزی برای ورود به این دوره می باشند. مواردی مانند وضعیت رفاه، هزینه های آموزش، خدمات عمومی و ... نیز به شدت در این کشورها در حال کاهش است.

به عنوان مثال یونان که بیش از سی درصد از نفت مورد نیاز خود را از ایران تامین می کند به گفته ی کارشناسان توان تحمل تحریم نفت ایران را ندارد. البته میزان ضرر های پرتغال، اسپانیا و ایتالیا نیز بسیار بالا می باشد.

اقتصاد وصله پینه ای اروپا به گفته ی بسیاری از کارشناسان حوزه اقتصاد، دیگر توان افزایش قیمت نفت را ندارد. البته این نکته زمانی قابل بررسی است که نفت به میزان لازم برای کشورهای عضو اتحادیه اروپا موجود باشد. زیرا نفتی باید باشد که در مرحله ی بعد راجع به قیمت آن بحث شود.

اما در این میان عربستان صعودی است که به قول مجری شبکه ی صدای آمریکا،  پیام های آرامش بخش مخابره می کند و مدام اعلام می دارد که کمبود نفت ایران را جبران می کند. این درحالی است که بسیاری از کارشناسان معتقدند که عربستان چنین توانی ندارد و این نکته تنها جنبه تبلیغی دارد.

همین تنش های حال حاضر در لیبی و یا سودان و حتی الجزایر کافی است اروپا متوجه شود که جمهوری اسلامی ایران آخرین پشتوانه تامین نیازهای نفتی می باشد. چرا که جهان دیگر گنجایش تنش های نفتی را ندارد و اساسا تامین کننده ی دیگری با توجه به حجم درخواست ها وجود ندارد.

از طرفی جمهوری اسلامی ایران تنها 18 درصد از نفت خود را به اروپا صادر می کند که در صورت اجرایی شدن تحریم نفت ایران، از سوی اتحادیه اروپا، افزایش قیمت نفت در واقع کاهش 18 درصدی صادرات را جبران می کند و البته احتمال سود نیز دور از انتظار نیست.

اما از توان اجرایی اتحادیه اروپا در عملیاتی کردن تحریم های علیه ایران که بگذریم، چند نکته حائز اهمیت است:

1.      ۱-عدم همراهی روسیه، کره جنوبی و چین به صورت علنی و ژاپن در لفافه گویای بسیاری از این تحلیل هاست. قالب صادرات نفت جمهوری اسلامی ایران به چین، هند، کره جنوبی و ژاپن است.

2.      ۲-حتی در بدبینانه ترین حالت اگر کشورهای خریدار نفت بخواهند از آب گل آلود ماهی گرفته و به دنبال کاهش قیمت نفت ایران باشند، مثلا اگر نفت 10 دلار افزایش قیمت داشته باشد و مثلا کشور هند تقاضای درخواست تخفیف 5 دلاری کند، باز هم 5 دلار به نفع ایران است. به نقل از رئیس مرکز بین المللی نفت ویرجینیا

3.      ۳-به عنوان نمونه، چندی پیش دو پالایشگاه بزرگ اروپایی اعلام ورشکستگی کردند و این روند البته در حال ادامه است. البته خلا تولید در اروپا را پالایشگاه های هند پر می کنند و صد البته نفت این پالایشگاه ها از ایران تامین می شود. قطعا این چرخه ی اقتصادی به ضرر اروپا می باشد.

4.      ۴-تنها دلیل کاهش صادرات نفت ایران به چین در این مدت، آماده نشدن مراکز ذخیره استراتژیک نفت چین می باشد که افزایش 30 درصدی قرارداد صادرات نفت ایران به چین موید این مدعا می باشد. با آماده شدن این مراکز میزان حقیقی صادرات نفت به چین افزایش خواهد یافت.

5.      ۵-البته بار دیگر تاکید می شود که تفاوت قیمت حال حاضر نفت با زمان اجرایی شدن تحریم های اتحادیه اروپا که متاثر از جو سنگین تبلیغاتی این ماجراست، به گفته ی کارشناسان، کفهی ترازوی سود دهی را به سمت ایران سنگین تر می کند.

و نکته نهایی، تاکید بر این مطلب خطاب به دول اروپایی است: دود این آتش که در حال نفت ریختن روی آن هستید، تنها به چشم خودتان خواهد رفت.


نقد رهبری

.::نقد رهبری در کلام رهبری::.


انتقاد معنایش چیست؟انتقاد اگر معنایش عیبجویی است ، این نه چیز خوبی است ، نه هنر زیادی می خواهد ، نه خیلی اطلاعات می خواهد، بلکه انسان بی اطلاع،بهتر هم می تواند انتقاد کند...انتقاد به معنای عیب جویی اصلا لطفی ندارد.شما بنشین از بنده عیب جویی کن، من هم از شما عیب جویی می کنم؛چه فایده ای دارد؟نقد،یعنی عیارسنجی،یعنی یک چیز خوب را ببیند که خوب است و یک چیز بد را ببیند که بد است.اگر این شد ، آن وقت نقاط خوب را که دید، با نقاط بد جمع بندی می کند،آنگاه از جمع بندی باید دید چه حاصل می شود.(بیانات رهبر معظم انقلاب در جلسه ی پرسش و پاسخ با مدیران مسئول و سردبیران نشریات دانشجویی 4/12/1377)


شما می گویید چرا به رهبری انتقاد نمی کنند! اولا که عیبجویی از رهبری مگر چه حسنی دارد؟ رهبری ای که در نظام جمهوری اسلامی اشاره انگشتش باید بتواند در یک لحظه ی خطرناک و حساس ،مردم را به جانفشانی وادار کند ، آیا این مصلحت است که یک نفر به میل خودش بیاید بایستد و بدون حق و بدون موجب ،نسبت به او بدگویی کند ؟! آیا این به نظر شما کار خیلی خوبی است؟! این کار بد است؛رواج نداشته باشد،بهتر است... من خودم آدمی هستم که سرم درد می کند برای گفتگو و سوال شنیدن و انتقاد شنیدن ؛هیچ ناراحت هم نمی شوم.این جلسه ای که شما الان پیش من دارید، من نظایر این جلسه را – البته با غیر جوانان ،احیانا هم با جوانان- مکرر دارم.افراد می آیند اینجا حرف می زنند ، سوال می کنند، حرف خود را مطرح می کنند، اشکال می کنند، نامه می نویسند، تلفن می زنند، به من هم خبرش داده می شود؛ اما توجه داشته باشید که انتقاد کردن به معنای عیب جویی کردن ، یک ارزش نیست که ما حالا بگوییم این در جامعه ما نیست. البته این هست و به شکل غیر منطقی اش هم هست! انتقاد معنایش این است که هر انسانی بنشیند عیار سنجی کند، ببیند نقطه ضعف کجاست ، نقطه قوت کجاست؛ بعد ببیند این نقطه ضعف – اگر می تواند علت یابی کند – به کجا بر می گردد، سراغ آنجا برود؛ یعنی آن ریشه را پیدا کند،اصل را پیدا کند. اگر این کار انجام شد درست است؛ این همان چیزی است که انسان از جوان توقع دارد؛ درست همان چیزی که جناح های سیاسی به این چیزها عقیده ای ندارند.جناح های سیاسی یکباره، غالبی؛ خط کشی شدهو بدون تمحیض در مسائل کار می کنند.( بیانات رهبر معظم انقلاب در جلسه ی پرسش و پاسخ با مدیران مسئول و سردبیران نشریات دانشجویی 4/12/1377)


این بیانات رو از وبلاگ یکی از رفقا برداشتم

ان شا الله خدا خیرش بده

علم علم بر زمین نمی ماند

 علیرضای ۴ ساله٬ فرزند شهید احمدی روشن در آغوش رهبر انقلاب

 

 

 

 

 

 

  

 

فرزند شهید رضایی نژاد نقاشیش را به رهبر انقلاب نشان می دهد

 

 

 

 

 

نامه سرگشاده به آقای فرهادی!

عبدالرضا موحد نامه ای سرگشاده خطاب به اصغر فردهای نوشت 

متن این نامه در خبرگزاری فارس منتشر شد 

 

متن نامه: 

 

آقای فرهادی سلام!

بگذار همین ابتدا صمیمانه به شما تبریک بگویم، باور بفرمائید ما یعنی خودمان شاید از سرناچاری مثل همه انسان‌های این کره خاکی ناچار باشیم گاهی ناراست باشیم که آن هم مذموم است دقیقا مثل همین سه اثر شما که از قضا هر سه را دیده‌ام؛ الحق تلخی دروغگویی را به جان می‌چشانی و بیننده مشمئز از دروغ و دروغگویی و کمی دلخور از شما سینما را ترک می‌کند.
باز هم تبریک می‌گویم و امید به توفیقات‌ روز‌افزونتان دارم. اما یقین دارم مردم حسودی نیستیم. همین اربعینی که گذشت و شما ایران نبودید یک صحنه سینمایی شبیه کارهای خود شما را از نزدیک شاهد بودم. در میان جمعیت عزادار در امام‌زاده‌ای در جنوب همین تهران - که شما علاقه‌مند به واکاوی آن هستید- خودرویی آتش گرفت پراید، همین خودروی کوچلوی اینک وطنی شده که از قضا گازسوز هم بود و لحظه به لحظه شعله‌هایش زبانه می‌کشید، احتمال انفجار انبوه جمعیت از یکسو و ماشین‌های پارک شده در خیابانی تقریبا بن‌بست منتهی به امام‌زاده هر لحظه وقوع فاجعه‌ای را نوید می‌داد. در این میان زنی آنچنان ناراحت و برافروخته بود و سعی می‌کرد به مردانی که تلاش در اطفاء آتش داشتند از دور و نزدیک کمک راهنمایی می‌کند و اشک ریزان دست به دعا بود که تقریبا همه جمعیت فکر می‌کردند ماشین متعلق به این ایرانی بانوی بی قرار است، اما پس از آنکه آتش نشانی رسید و معرکه پایان پذیرفت و آرامش حاکم شد یکی پرسید خانم ماشین شماست. گفت نه نمی‌دانم مال کدام مسلمان بود، مثل فیلم‌های شما در لحظه آخر و پس از تعلیق و کشش فراوان غافل‌گیرمان کرد. گفتم که بدانید مردمت حسود نیستند.

باری! جناب فرهادی بگذار تعارف را کنار بگذاریم. جایی گفته‌ای که تاریخ معاصر را خیلی دوست داری و محتمل است فیلمی تاریخی درباره ۵۰ سال اخیر بسازی؛ زهی توفیق که بسازی! اما اکنون شما هنرمندی در اندازه‌های جهانی و بین‌المللی هستی پس دیگر ساختن فیلم راجع به مضامین «جدایی نادر از سیمین» در اندازه شما نیست که البته این مضامین در تاریخ فرهنگ ما هم هشدار داده شده و مذموم پنداشته، حتی در مثل عموم هم «دم خروس و قسم حضرت عباس» را شنیده‌ایم.
بیایید این بار با تمام نبوغ و هنرتان دروغی که سرنوشت آدمی را در ۵۰ سال اخیر و در تمام جهان دست‌خوش آثار شوم خود کرده است، سوژه کار جدید و جهانی خویش قرار دهید والا این مصیبت‌های سه گانه و تلخ و گزنده که در جای خود دیده شده و قدردانی جهانی شده است دیگر جواب نمی‌دهد معلوم شد طبق گفته خودتان در پایان یکی از جایزه‌ها حرف مشترکی داشت که دیده شد و برگزیده.

پس اینک زمینه مهیا است بیا راجع ‌به فلسطین مطالعات خود را آغاز کن و از دروغی بزرگ به نام اسرائیل پرده بردار و جهانی را یکسره از این دروغ راست پنداشته شده آگاه کن. به راستی هنرمندی چون شما که تمرینات موفقیت آمیزی در نشان دادن بدی و شنائت و دروغ از خود بروز داده می‌تواند این دروغ بزرگ تاریخی را هویدا کند.
جناب آقای فرهادی اگر شما آماده باشید این بنده حاضر است آپارتمان کوچک خود را فروخته و به عنوان هدیه ناچیز نثار این پروژه بزرگ بکنم مطمئن باشید مشکل مالی نخواهید داشت و میلیون‌ها مسلمان و غیرمسلمان در سراسر جهان حمایت‌های خویش را از این پروژه اعلام خواهند کرد.

راستی نکته دیگر؛ البته قصد طعنه و تعریض ندارم اگر چه هر بار که فیلم‌های شما را دیده‌ام حس کرده‌ام گاهی به جامعه خود طعنه و تعریض می‌زنید اما دامن هنرمند مبرا است از طعنه و تعریض‌ها. هنرمند حتما نکته‌های فراتر از آنچه به یکباره دیده می‌شود مدنظر دارد اما نمی‌توانم این سؤال را در پایان نپرسم که به نظر شما سیمین که هیچگاه «در جدایی نادر از سیمین» به اراده خالقش (یعنی شما) در موقعیت دروغ قرار نمی‌گیرد و با فرض اینکه در پایان ماجرا رفته و به سرزمین آمالش رسیده در یک احتمال می‌تواند به سرنوشتی شبیه آنچه اکنون گلشیفته فراهانی دچارش شده مبتلا گردد و هر چه بیشتر می‌ماند و دست و پا می‌زند بیشتر غرق می‌شود.

اگر پیشنهادم را قبول نکردی و به اسرائیل این دروغ بزرگ ۵۰ سال گذشته نپرداختی لااقل سرنوشت سیمین را در آن سو به کمال انصاف برای ما روایت کن.!
امیدوارم سیمین گلشیفته نشود.
با آرزوی توفیق
عبدالرضا موحد
  

منبع: خبرگزاری فارس

http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13901030000330

استکبار بار دیگر دست به اسلحه شد!

شهید مصطفی احمدی‌روشن  

دانش‌آموخته رشته مهندسی پلیمر دانشگاه صنعتی شریف و معاون بازرگانی سایت هسته‌ای نطنز بود  

ساعت ۸:۳۰ صبح امروز  

یک ‌موتورسیکلت 

 با پرتاب دو بمب ثانیه‌‌ای به داخل یک دستگاه پژو ۴۰۵  

در خیابان سیدخندان ابتدای خیابان گل نبی این خودرو را منفجر کرد    

یکی از مسئولان امنیتی ضمن تایید این انفجار گفت : 

 شیوه شهادت این استاد دانشگاه همچون شهادت دکتر مجید شهریاری دیگر استاد ایرانی از طریق چسباندن بمب به وسیله نقلیه وی روی داد 

 

شهید مصطفی احمدی‌روشن  

در یک پروژه مشترک در خصوص ساخت غشا‌های پلیمری برای جداسازی گاز  

فعالیت می‌کرده است

 

 شهید مصطفی احمدی‌روشن  

 ورودی سال 77 مهندسی شیمی دانشگاه صنعتی شریف بوده 

 ‌که در سال 81_82 از این دانشگاه فارغ‌التحصیل شده است 


شهید مصطفی احمدی‌روشن

معاون سابق فرهنگی بسیج دانشجویی دانشگاه شریف بود

و دارای یک فرزند پسر 4 ساله بنام علیرضا است

متولد سال 1358 بود

همچنین همسر وی نیز دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد دانشکده شیمی دانشگاه صنعتی شریف می باشد

 

متن کامل بیانیه دانش‌آموختگان دانشگاه صنعتی شریف در محکومیت ترور >> ادامه مطلب

ادامه مطلب ...

آقا محمود در ونزوئلا

آقا محمود به ونزوئلا می رود...


البته به اضافه ۳ کشور دیگه.

اما نکته جالب خط و نشان آمریکا برای این کشورهاست

با خود فکر کردم رئیس جمهور یک کشور به کشور دیگری می رود

و مورد استقبال شدید رئیس جمهور کشور میزبان قرار می گیرد

بعد این دوتا رئیس جمهور خوش و خرم با هم دیگه به 

سمت کشور دوم می روند

و مورد استقبال رئیس جمهور بعدی قرار می گیرند

حالا این وسط آمریکا دقیقا کجای پیاز است ؟؟

که اینقدر اظهار نظر می کند!

راستی مگر کسی نظر آمریکا را خواست؟؟




تازه٬ اگر هم بگوییم بخاطر همسایگی این کشورها با آمریکا٬ دولت ایالات متحده اظهار نظر کرده

و صد البته تحدید به کاهش روابط کرده

این

یعنی

ایران

هم مثلا وقتی رئیس جمهور کشوری به یکی از کشورهای

همسایه اش سفر می کند باید اظهار نظر -بخوانید تعیین و تکلیف-

برای آن کشور بکند؟؟



مثلا اگر ایران همین اظهارات را راجع به مثلا سفر مقامات آمریکا به افغانستان بکند

چطور می شود که می شود دخالت در امور داخلی؟؟

آن وقت  N تا کشور بیانیه می دهند

و بعد ناگهان اعلام می شود نظم جهان توسط ایران بهم ریخته شد

و بعد احتمالا ما می شویم تروریست

 و هر چی عمل تروریستی و خراب کارانه

در جهان از آخرین باری که دوباره ما متهم شدیم

تا امروز که مثلا دوباره متهم می شویم

به گردن ما می افتد؟؟




استاندارد های دوگانه!!

ناو انگلیسی در خلیج فارس

انگلیس برای ما دور نظامی برنداشته بود که برداشت... 

 

رویارویی در خلیج فارس کم کم داره جالب می شه 

 

دیلی تلگراف بود که نوشت : ناو اچ ام اس ، به فناوری های پیشرفته ای مجهز شده که با استفاده از آن ، هر نوع موشک شلیک شده از طرف ایران را منهدم می کند . این ناو ، از پیشرفته ترین رادار جهان نیز برخوردار است و شناسایی همزمان تهدیدهای مختلف موشکی و حتی جنگنده های دشمن با بهره گیری از آن ، ممکن است. این ناو که یک میلیارد دلار قیمت و 190 خدمه دارد ، چهارشنبه این هفته از بندر " پورتموث " انگلیس ، سفر به مقصد خلیج فارس را آغاز می کند و برای رسیدن به مقصدش ، از کانال سوئز می گذرد .  

 عکس های ناوشکن HMS Daring

 

 

اما بنده حقیر معتقدم  چندتا از قایق های تند رو سپاه کافیست 

 

 

و در این رویارویی تبلیغاتی نیازی با امثال ناوشکن جماران نیست 

Imam Hussain Billbords in London

اگر حسین یکی از ما بود، علم و بیرق او را و یادبودش را در هر نقطه از زمین برپا می کردیم و تمام مردمان را به مسیحیت دعوت می کردیم
 
پژوهشگر مسیحی - آنتونیو بارا



اگر حسین برای ارضای خواسته های دنیوی خویش جنگیده بود، من نمی فهمم چرا خواهر، همسر و فرزندانش را همراه خود برد. این دلالت دارد بر اینکه او فقط برای اسلام فداکاری نمود
 
چالز دیکنز - رمان نویس انگلیسی



پیروزی حسین، با آنکه در اقلیت بود، مرا شگفت زده نموده است



پیشرفت اسلام، متکی به شمشیر نبوده بلکه به فداکاری والای حسین بدست آمد. من از حسین یاد گرفتم چطور پیروز شوم در حالیکه مظلوم و ستمدیده هستم
گاندی

امروز نه دی است...


امروز نهم دی است

خدا به بی بی سی خیر عطا کن!

بی بی سی فارسی فضا سازی خودش پیرامون انتخابات رو کلید زد.

یه صفحه ویژه توی سایت بی بی سی فارسی

و اختصاص ساعاتی از بخش خبرش رو به اخبار انتخابات البته از نگاه و دید خودش

خوب بالاخره یه عده بهایی مومن - ببخشید مسلمان معتقد! دور هم جمع شدن و صد البته با بودجه دولت مهربان و دلسوز تر از مادر و دغدغه مند بریتانیای کبیر! (صلوات بفرست) در حال پوشش بی طرفانه و کامل اخبار هستند و البته این میون جمهوری اسلامی جنایتکار متاسفانه هی چوب لای چرخ این افراد مومن و دلسوز می کنه.

خدایا در انجام این رسالت عظیم به دسدندرکاران بی بی سی فارسی عنایتی کن!



تسخیر سفارت بریتانیا-یادداشت میهمان

یادداشت میهمان : محمد حسین فرهادیان/ارشد روابط بین الملل دانشگاه تهران

http://olomc.blogfa.com

عقل روابط بین الملل یا شور دانشجویی؟

از تسخیر سفارت بریتانیا ی صغیر در تهران نزدیک به یک هفته می گذرد و در محفل های دانشجویی همچنان بحثی است داغ. نگارنده هم همچنان در برزخ عقل روابط بین المللی و شور دانشجویی گیر است. اما بالاخره باید گفت...

این رویداد دو جنبه دارد؛ جنبه ی دولتی و جنبه ی دانشجویی.

دولت ایران متعهد کنوانسیون وین 1961 مربوط به حقوق دیپلماتیک است و نه از نگاه غربی بلکه از نگاه  حقوق بین الملل اسلامی (یعنی اصل وفای به عهد) موظف به حفاظت و تضمین مصونیت اماکن دیپلماتیک است. از این رو باید به حفاظت از اماکن دیپلماتیک اقدام می کرد که توسط نیروی انتظامی به این عهد خود رونق داده است از سوی دیگر این رویداد باید توسط دولت نهی می شد که شد و از این بابت دولت به وظیفه ی خود عمل نموده است و فشار به دولت برای کاری غیر از این، تخلف است البته دولت نباید منفعل گردد و به این بهانه عزت را فراموش کند اما قرار نیست از این حادثه حمایت نماید. جنبه ی دانشجویی آن سهل و ممتنع است. از این بابت سهل است که می توان آن را به شور جوانی گره زد و قضیه را جمع کرد و از این بابت ممتنع است که فرهنگ دانشجویی با منطق و عاقبت اندیشی گره خورده است و چرایی آن و نتایج مورد نظر آن هنوز مشخص نیست و غبار برخاسته از این طوفان هنوز ننشسته است. اگر منظور تعطیلی سفارت انگلیس بود که مجلس شورای اسلامی به کاهش روابط و اخراج سفیر رای مثبت داد و عزم خود را برای سد کردن فعالیت های بریتانیا در ایران جزم کرده بود.  اخم غربی ها برای ایرانی، بیشتر از آنکه هراسناک باشد، فرح بخش است و حرکت به سوی سعادت و الگوبخشی به ملتها، هدف. دماسنج منطقه در دست نیست تا بتوان عمق الگوبخشی را سنجید که برونداد خارجی آن جز   این الگوبخشی نمی تواند باشد و اگر هدف قطع رابطه بوده است که زبان دیپلماتها این مختصر کدورت را مرتفع ساخته، دوباره  بازگشت به خانه ی اول مهیا می شود.

اما جنبش دانشجویی هم بازیگر مهمی است و این کار هم اصالت دانشجویی دارد و برآمده از حرکت دانشجویان و با زمینه ی دانشجویی است. همیشه تسخیر لانه ی جاسوسی شاخص و عَلَم جنبش دانشجویی بود و مثال و تمثیل این جنبش.  تسخیر سفارت انگلیس نیز در همزاد پنداری با آن تمثیل، به شوخی و جدی در نواهای دانشجویی مطرح بود. رکود فضای دانشجویی هم نیازمند یک راه نجاتی بود و هست. گاه فضای دانشجویی را دوره بندی کردند تا با تمایز هر دوره، وظایف و تکالیف دانشجویان نیز تفکیک و هویت جنبش دانشجویی در سال های اخیر مشخص گردد. گاه نیز با تکالیف و وظایف ثابت به دنبال اماره های آن گشته اند.  از این رو به نظر  جریان رکود جنبش دانشجویی و نوستالژی تسخیرلانه ی جاسوسی، انگیزه ی پنهان برای ورود به سفارت انگلیس در تهران  است. بی شک این حرکت نقطه ی عطفی برای جنبش دانشجویی خواهد بود اما شباهت آن بیشتر از ظاهر به 13 آبان 58 می ماند تا باطن. فضای انقلابی، انقلاب نو پا، شرایط آشفته ی کشور، دولت ناتوان و  غیر همراه، تاثیرگذاری تسخیر در سیاست آمریکا و... همه مجموعه ای از شرایط را می سازند که 13 آبان 58 را با 8 آذر 90 متمایز می کند.  شور دانشجویان قابل تقدیر است از سوی دیگر برای ورود خرده ای به دانشجویان وارد نیست اگر غبار بنشیند و مشخص شود چرا و چه کسانی ورود را رهبری می کردند. اما این سوال همچنان باقی است که دستاورد این ورود چیست؟